
چه میشد اگر DCEU با بتمن نولان آغاز به کار میکرد
سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان در ابتدا به عنوان منبع احتمالی آغازین چیزی که امروزه با نام DCEU میشناسیم در نظر گرفته شده بود. اگر DCEU با فیلمهای بتمن نولان آغاز به کار میکرد، این فرانچایز به طرز قابل توجهی دچار تغییرات میشد.
سه فیلم بتمن کریستوفر نولان که در سال 2005 با اکران فیلم Batman Begins آغاز به کار کردند، توانستند مرزهای فیلمهای ابرقهرمانی و کمیک بوکی را جا به جا کنند. تریلوژی شوالیه تاریکی با به تصویر کشیدن نسخههای واقعگرایانهتر نسبت به کمیک بوکها، خیلی زود تبدیل به یکی از محبوبترین اقتباسهای بتمن در تمام دوران شدند.
در ابتدا، موفقیت سه گانه شوالیه تاریکی چیزی بود که باعث شد کمپانی برادران وارنر به شدت مشتاق بهرهبرداری از آن شود. در حالی که دنیای سینمایی مارول در مراحل ابتدایی خود قرار داشت، تریلوژی شوالیه تاریکی الهامبخش DCEU شد. کریستوفر نولان حتی روی Man of Steel به کارگردانی زک اسنایدر کار کرده بود که در نهایت تبدیل به اولین اثر این فرانچایز شد.
با تمام این اوصاف اما نولان به چندین دلیل هیچوقت به این علاقه نداشت تا بتمن خودش را به DCEU اضافه کند. یکی از این دلایل به این حقیقت بازمیگشت که بتمن کریستین بیل در فیلم The Dark Knight Rises با یک پایان رو به رو شد.
اما اگر تریلوژی شوالیه تاریکی به DCEU میپیوست، باعث میشد تا این فرانچایز به شدت تغییر پیدا کند. حال و هوای واقعگرایانه ساختههای کریستوفر نولان ممکن بود با دیگر قهرمانان دیسی همخوانی نداشته باشد. همچنین تعدادی موانع روایی نیز وجود میداشت که نیاز به شفافسازی برای دوباره فعال کردن بتمن کریستین بیل پس از وقایع The Dark Knight Rises داشتند.
با وجود تمام مشکلاتی که از ترکیب دنیای بتمن نولان با دیگر قهرمانان DCEU ایجاد میشد اما چنین اتفاقی جالب به نظر میرسد چرا که میتوانست چندین جنبه این فرانچایز را به شدت تغییر دهد.
مطلب پیشنهادی:10 فیلم ابرقهرمانی که برترین جلوههای ویژه را دارنداز بتمن تا اونجرز
بتمن کریستین بیل چگونه Batman V Superman: Dawn Of Justice را تغییر میداد؟

با یک بتمن متفاوت، اساس DCEU به طور کلی تغییر پیدا میکرد. بتمن کریستین بیل از بتمن بن افلک بسیار متفاوت است و بنابراین مشخصات داستان کراساوور Batman V Superman: Dawn Of Justice باید عوض میشد.
از آن جایی که بتمن بیل هیچوقت از نظر تکنولوژیکی به اندازه بتمن افلک پیشرفته به تصویر کشیده نشده است، و بیشتر به پشتیبانی لوشس فاکس (Lucius Fox) تکیه میکرد، این مسیر داستانی که بتمن بتواند با دزدیدن و به وجود آوردن سلاحهای کریپتونایتی (Kryptonite) از نظر فیزیکی امکان تقابل با سوپرمن هنری کویل را داشته باشد غیرمحتمل به نظر میرسد. در عوض، فاکس نیاز به دخالت برای ساخت ابزارهای خاص برای کمک به شوالیه شنلپوش در تقابل با مرد پولادین داشت.
بزرگترین مانع اما این است که بتمن بیل در Batman V Superman: Dawn Of Justice نیاز دارد تا از زمینه واقعگرایانهای که در سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان برای او به وجود آمده فاصله بگیرد تا در برابر ذات علمی تخیلی سوپرمن بایستد.
از آن جایی که بتمن نولان یک نگاه خیلی واقعگرایانه به ژانر ابرقهرمانی داشت، قابل تصور نیست که بتمن کریستین بیل بتواند از هیچ روش ارگانیکی برای ایستادگی در برابر سوپرمن بسیار قدرتمند DCEU بهره ببرد. برای رفع این مشکل باید برای هر دو این شخصیتها بازنویسیهای قابل توجهی صورت بگیرد.
در نهایت چنین چیزی به این معنی خواهد بود که حتی اگر بتمن کریستین بیل نیز بتمن DCEU میبود، باز هم نظرات ضد و نقیضی پیرامون Batman V Superman: Dawn Of Justice به وجود میآمد. این مسئله که این بتمن بتواند دست بالا را در این تقابل داشته باشد یک مشکل پیچیدهتر میبود.
سه گانه بتمن نولان باعث تغییر حال و هوای DCEU میشد

اگر تریلوژی شوالی تاریکی نولان تبدیل به اساس فرانچایز DCEU میشد، حال و هوا و تُن نهایی فیلمهای ساخته شده با آن جور درنمیآمدند. Batman V Superman: Dawn Of Justice به لطف رویکرد متفاوت DCEU برای سوپرمن با تغییرات نسبتاً کوچکی قابل انجام میبود اما نسخههای سنتیتر از قهرمانان دیسی تقریباً غیرقابل وفق دادن با بتمن بیل میبودند.
چیزی که سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان را به موفقیت رساند این بود که جنبههای ساده لوحانه و سنتی ژانر ابرقهرمانی را برای رسیدن به رویکردی هنری در داستانگویی دور انداخته بود.
یکی از بزرگترین انتقادات وارد شده به DCEU این بود که شامل تیرگی و تاریکی غیرالزامیای است. رویکرد واقعگرایانهتر و در عین حال جدی شوالیه تاریکی به کمک این مشکل میآمد. اما هنوز هم نیاز به انجام برخی آزادیهای ابتکاری خاص برای قهرمانان بود تا آنها بتوانند با سه گانه فیلمهای موجواد بتمن نولان همآهنگ شوند.
از آن جایی که تریلوژی شوالیه تاریکی کریستوفر نولان پایهریز تمام این فرانچایز میشد، نیاز به این بود تا DCEU از همان ابتدا با حال و هوای واقعگرایانه این دنیا همخوانی داشته باشد و به صورت ظاهراً رندوم تاریکی و تیرگی به آن تزریق نشود.
مطلب پیشنهادی:معرفی اعضای جاستیس گیلد – جاستیس لیگ با جنسیتهای معکوسجاستیس لیگی از زمین 11
چرا سه گانه شوالیه تاریکی بخشی از DCEU نبود؟

در نهایت، تریلوژی سه گانه شوالیه تاریکی نولان هیچگاه تبدیل به بخشی از DCEU نشد. بازگشت بتمن کریستین بیل با نقشه جایگزین دیسی اتفاق میافتاد اما هیچوقت عملی نشد و به نظر این اتفاقی مثبت بود.
واضحترین دلیل برای آن به دیدگاه کریستوفر نولان برای سه گانه مستقل و داستانگرای خود برمیگردد که جنبههای واقعگرایانهتری از مفهوم ابرقهرمانان مدرن را شامل میشود. این چیزی نیست که بتواند به خوبی در یک فرانچایز بزرگتر اعمال شود تا اساساً DCEU در قطب مخالف رویکرد هنری نولان قرار گیرد.
همچنین جنبه داستانی ماجرا نیز وجود دارد. در فیلم The Dark Knight Rises، بروس وین کریستین بیل به طور رسمی از بتمن بودن بازنشسته شده و این عنوان را به رابین جان بلیکِ جوزف گوردون لویت تحویل داده بود. بازگرداندن بیل به معنی خراب کردن پایان اوست. اشاره به رابین جان بلیک نیز چیزی نبود که نولان به عنوان ادامه ساخت فیلمهای بتمن خود انجامش داده باشد.
این که سه گانه شوالیه تاریکی پایهگذار DCEU باشد از دیدگاه روایی غیرمنطقی میشد. این هم چیزی نیست که بتوان کریستوفر نولان را برای انجامش قانع کرد.
در نتیجه، سه گانه بتمن نولان هیچگاه تبدیل به بخشی از DCEU نشد که به نفع هر دو فرانچایز است: حال و هوای این دو فرانچایز به طرز واضحی از هم متفاوت هستند. اجبار در ادغام آنها باعث به هم ریخته میشد و از نظر حال و هوا و تُن متناقض از آب درمیآمد.
هر چند سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان بخشی از DCEU نبود اما هنوز هم تأثیرات و الهامبخشیهای زیادی برای ساخت این فرانچایز انجام داده است که نتیجه آن خیلی بهتر از ادغام این دو دنیا به نظر میآید.
فکر میکنید در صورت پایهگذاری DCEU توسط سه گانه بتمن نولان، این فرانچایز خوب از آب درمیآمد؟ دوست داشتید این اتفاق میافتاد؟ دیدگاههایتان را با در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
به مطالعه درباره بتمن، دیسی و کریستوفر نولان ادامه دهید




